برهان و تاویل دو روی روش تفسیری ابن سینا
یکی از گرایش های تفسیری مورد توجه مفسران در فهم قرآن، تفسیر فلسفی است. تکیه بر اصول عام فلسفی و بهرهگیری از استدلال های برهانی، مهمترین ویژگی تفسیرهای فلسفی به شمار می آید. با مرور در جریان فکر فلسفی درمییابیم که ابنسینا نخستین فیلسوف مسلمانی بوده که به معنای مصطلح تفسیر، بر برخی آیات و سورههای قرآن تفسیر نوشته است. باور به ماهیت معرفت شناسانه وحی و از سنخ ادراکات یقینی دانستن آن، تکیه بر جایگاه قرآن بهمثابه منبع معرفت و تبیین باطنی از آیات، مهم ترین مبانی ابنسینا در تفسیر قرآن است. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ابنسینا گاه بهعنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. با تعمق در آثار تفسیری ابنسینا درمی یابیم که تبیین های وی از قرآن را نه می توان یکسره تفسیر به معنای مصطلح نامید و نه سراسر تاویل تطبیقی. او در تبیین کلام وحی گاهی با توجه به قواعد صحیح و منابع معتبر تفسیری، با روشی برهانی به تفسیر قرآن می پردازد؛ گاهی نیز با روش تاویلی به تحمیل دیدگاه ها و اندیشه های فلسفی خویش بر آیات قرآن روی می آورد که در مواردی مصداقی از تفسیر به رای محسوب می شود. در پژوهش حاضر پس از تبیین رویکردهای دوگانه در ارزیابی تفاسیر فلسفی، ضمن استخراج مبانی تفسیری ابنسینا، بر مبنای معیارهای تفسیرپژوهی به روش شناسی آثار تفسیری وی خواهیم پرداخت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.