اثربخشی آموزش مداخله در بحران بر کیفیت زندگی، اجتناب تجربه ای و نشخوارهای ذهنی زنان خیانت دیده دارای علائم افسردگی
خیانت زناشویی در جوامع مختلف به عنوان عاملی آسیب زا و رو به رشد باعث مشکلات متعددی برای همسر خیانت دیده شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مداخله در بحران بر کیفیت زندگی، اجتناب تجربه ای و نشخوارهای ذهنی زنان خیانت دیده دارای علایم افسردگی شهر یزد بود.
روش بررسی:
روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش شهر یزد در سال 1398 بودند. زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش براساس روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه افسردگی بک (1996) را تکمیل کردند. افراد دارای نمره بیشتر از 19 در پرسشنامه افسردگی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-26 سوالی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و نشخوار ذهنی (نولن- هوکسما و مارو، 1991) بود. گروه آزمایش شش جلسه تحت آموزش مداخله در بحران قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته ها:
تحلیل یافته ها نشان داد، در گروه آزمایش مداخله در بحران باعث کاهش معناداری در اجتناب تجربه ای (0٫001>p) و نشخوار ذهنی (0٫001>p) و افزایش معناداری در کیفیت زندگی زنان (0٫002=p) خیانت دیده دارای علایم افسردگی شده است. ضریب ایتا در این متغیر ها به ترتیب برابر با 0٫471 و 0٫520 و 0٫327 بود که نشان دهنده میزان اثربخش بودن مداخله مذکور در بهبود این متغیرها است.
نتیجه گیری:
آموزش مداخله در بحران به فرد کمک می کند قبل از ارایه راه حل بحران را درک کند، افکار و احساسات خود را بیان نماید و از راهبردهای سازگارانه تری استفاده کند که می تواند در کاهش نشخوار ذهنی و اجتناب تجربه ای و بهبود کیفیت زندگی موثر باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.