مدیریت در عصر حاضر با تاکید بر نظریه عدالت ارسطو
این مقاله در پی پاسخ به این سوال می باشد که جایگاه عدالت در اندیشه سیاسی ارسطو کجاست؟ پاسخ به این سوال از آن نظر حایز اهمیت است که عدالت به عنوان اصل خردمندانه همزیستی انسان ها، مفهوم بنیانی فلسفه اخلاق، فلسفه اجتماعی و فلسفه سیاسی قدیم و اندیشه های جدید است. ارسطو در تعریف عدالت به گونه ای که اندیشه «برابری» و «میانه روی» را در خود جای دهد، روی می آورد، همچنین اثر گذاری عمیق وی در اندیشه سیاسی فیلسوفان مسلمان بر اهمیت پرداختن به نظریه عدالت ارسطو می افزاید. فرضیه مقاله آن می باشد که ریشه های نظریه عدالت ارسطو در وجود شناسی، اخلاق ارسطویی و عرف یونانی محکم شده است و عدالت نزد او بر اساس مدل کلی طبیعی در وجود شناسی وی معنا می یابد. یافته های این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی بدست آمده است نشان می دهد ارسطو عدالت را به دو معنای اعم واخص تقسیم می کند. عدالت به معنای اعم عبارت است از احترام به قوانین و برابری شهروندان که آن را با فضیلت تعریف می کند و اصلا همان مجموعه فضایل می داند. و عدالت به معنای اخص به دو نوع توزیعی و تصحیحی تقسیم می گردد: عدالت توزیعی، در توزیع افتخار و پول و دیگر چیزهایی که میان شهروندانی تقسیم می شوند که در نظام سیاسی جامعه سهمی دارند، اثر می بخشد و نوع دیگر این عدالت، عدالت تصحیحی، نقش تصحیح در معاملات و ارتباط های میان افراد جامعه را ایفا می کند. رابطه عدالت و برابری بحث مهم ارسطو در مورد عدالت توزیعی است؛ از نظر او عدالت رعایت تناسب است و این که با برابرها به طور برابر و با نابرابرها به طور نابرابر رفتار شود و مواهب و امکانات به تناسب با برابری و نابرابری اشخاص توزیع گردد.
مدیریت ، ارسطو ، اخلاق ، فضیلت ، عدالت توزیعی ، عدالت تصحیحی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.