غریبه های قریب: بررسی تجربه زیسته دانشجویان افغانستانی ساکن ایران در بحران کرونا
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دهه گذشته به عنوان مسئله ای اجتماعی بسترساز چالش های متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار به دنبال فهم دلالت های موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیسته دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلی تر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمع آوری داده ها از طریق تکنیک مردم نگاری مجازی بوده و مدل ادغام اردال و اپن بستر نظری این مقاله را شکل می دهد. فرضیه محوری این است که موقعیت همه گیری کرونا تاثیرات گسترده ای بر ابعاد آموزشی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران به طورعام و دانشجویان افغانستانی به طور خاص گذاشته است، مهمترین تاثیر منفی این اضطراب اجتماعی در تقاطع با ملیت، جنسیت و طبقه، فربه شدن نابرابری های آموزشی و جنسیتی در زیست روزمره مهاجران است. از سوی دیگر مهمترین تغییر مثبت ناشی از موقعیت کرونا، مریی شدن حضور مهاجران در سطح افکار عمومی و عرصه سیاستگذاری است که زمینه های ادغام ساختاری مهاجران را تاحدی تسهیل نموده است. بحران کرونا با فربه کردن مفهوم هم سرنوشتی دستگاه سیاستگذار را متوجه این موضوع کرده که همه اعضای جامعه در یک قایق سوار هستند و مغفول گذاشتن بخشی از جمعیت کشور برخلاف منافع ملی بوده و پتانسیل تهدید دارد. در نتیجه، با مریی کردن حضور میلیونی مهاجران به صورت محدود و قطاعی فرایند ادغام ساختاری مهاجران را تسریع نموده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.