نقد نظریه خاورشناسان درباره تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه
یکی از مسایل نوپدید قرآن پژوهی در دو حوزه معرفتی جهان اسلام و جهان غرب، مسئله تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه است. در این میان مستشرقان پس از قبول خودآگاه یا ناخودآگاه پیش فرض بشری بودن قرآن، به دنبال تبیینی بشری و طبیعی از این پدیده شگفت و یافتن مصادری دنیوی برای آن بوده اند. این مسئله در قرن نوزدهم بیش تر موردتوجه اسلام پژوهان غربی قرار گرفت. مقاله پیش رو به دنبال بررسی سیر تاریخی و تبیین نظریه تاثر قرآن از فرهنگ زمانه، با بهره جستن از روش توصیفی تحلیلی، با رویکرد انتقادی همراه با گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات سامان یافته و به مهم ترین موارد ادعایی این نظریه ازجمله: مناسک حج، بوسیدن حجرالاسود و... داشته است. به نظر نگارنده موارد فوق الذکر با اندیشه دینی اسلامی در تضاد است که هر یک از این موارد ادعایی با اشکالات جدی مواجه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محققان غربی و خاورشناسان با تمسک به این موارد و با توجه به مشابهت های موجود در قرآن و فرهنگ عصر جاهلیت، فرضیه های موجود را درباره مصادر قرآن مطرح کرده اند که هیچ کدام موردقبول مسلمانان نیست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.