کارکرد تمثیلی و کهن الگویی آب در نزد لائوتسه و فردوسی
پژوهش حاضر با این رویکرد که موضوع نگاه انسان به چیستی و کیستی خود در جهان هستی، موضوعی پایان نپذیرفته در تاریخ تفکر آدمی است و مسایلی از قبیل زیست محیط و افزایش جمعیت، موضوع رابطه انسان با طبیعت و بازنگری رهیافت های پیشین را بیش از پیش ملزم به خوانش کرده است، ضمن بررسی اندیشه های دو اندیشمند در کتاب های شاهنامه و دایوده جینگ و معنای استعاره و تمثیل با کهن الگو و همچنین جایگاه موضوع آب در اندیشه بشری و به ویژه فرهنگ های ایران و چین، یعنی لایوتسه از چین و فردوسی از ایران، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی های ما گویای آن است که در نزد لایوتسه، طبیعت محوریت داشته و در نزد فردوسی، انسان محوریت داشته است. لایوتسه به زبان تمثیل و استعاره و فردوسی به زبان کهن الگوها، به طبیعت به عنوان جزو لاینفک تفکر و نگاه انسان به خویش می نگریستند. لایوتسه می گفت انسان باید طبیعت را به مثابه آموزگار خود قرار دهد و فردوسی می گفت که انسان بایستی طبیعت را مهار کرده و به عنوان سکوی صعود خود در نظر گیرد. هر دوی این ها، بهروزی انسان و نگهبانی طبیعت را در اندیشه داشتند؛ اما راه رسیدن به آن ها را متفاوت می دیدند. پرسش و پاسخی که هنوز هم معتبر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.