مقایسه «هویت یابی» در سه داستان کودک با موضوع مشترک مدادرنگی:از منظر نشانه شناسی فرهنگی
از شگردهای داستان های کودک جهت عینی سازی روابط انتزاعی، استفاده از استعاره «رنگ» است. از آنجا که از یک طرف استعاره «تغییر رنگ» در سه داستان قرمز: داستان یک مدادشمعی، روزی که مدادشمعی ها دست از کار کشیدند و مداد بنفش بر «انقلاب هویت» دلالت دارد و از طرف دیگر دو داستان اولی امریکایی و داستان مداد بنفش ایرانی است، لذا این مقاله داستان های مذکور را انتخاب کرده تا دیدگاه دو گفتمان فرهنگی مذکور را درباره معنای «هویت آرمانی» مقایسه کند. در همین راستا، برآن است که به روش تحلیلی توصیفی و در چارچوب «نظام های معنایی لاندوفسکی» به سه پرسش پاسخ دهد: با توجه به اینکه سه متن مذکور کودک را به هویت یابی تشویق می کنند، هرکدامشان چه تفسیری از هویت ایدیال دارند؟ و چگونه کودک را به آن فرامی خوانند؟ ایدیولوژی پنهان در هر متن کدام نهادهای مرتبط با سوبژکتیویته را غیریت سازی و کدام را غیریت زدایی می کند؟ پژوهش حاضر برای نخستین بار در ایران، پارادایم هویت یابی را در داستان های کودک بررسی می کند. از منظر نشانه شناسی فرهنگی هر متن به مثابه یک فرهنگ است و ترجمه ها ایدیولوژی نهفته در متون را از سپهر نشانه ای مبدا به سپهر نشانه ای مقصد انتقال می دهند. بی توجهی مترجمان متون کودک به تسری شیوه هستی در جهان دو متن ضرورت تحقیق را انکارناپذیر می نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.