«اثر رشد، نوآوری ومدیریت دانش بر رابطه بین ابعاد کارت امتیازی متوازن با بهره وری سازمانی»

 هدف این مطالعه سنجش اثرات مدیریت دانش، نوآوری و رشد بر رابطه بین کارت امتیازی متوازن با بهره وری نظام بانکی می باشد. جامعه آماری دربردارنده 22 بانک کشور طی بازه زمانی سالهای1392 الی 1396 می باشند. آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل داده ها به روش پانل صورت پذیرفته است.پس از انجام آزمون های اعتبارسنجی لازم، یافته ها نشان دادند که در 75 درصد ابعاد کارت امتیازی متوازن با شاخص معرف بهره وری بانکها دارای رابطه معنی دار مثبت می باشند. نتایج نشان می دهند که هرچند رشد بانکها ، رابطه بین منظر مالی از ابعاد چهارگانه کارت امتیاز متوازن با بهره وری بانکها را تقویت می نماید لیکن نقشی در رابطه بین سایر ابعاد معرف کارت امتیاز متوازن با بهره وری بانک ها ایفا نمی نماید. همچنین نوآوری و خلاقیت نیز فقط توانسته است رابطه بین یکی از ابعاد کارت امتیاز متوازن (منظر یادگیری) با بهره وری بانکها را تقویت نماید. این در حالیست که شاخص معرف مدیریت دانش در رابطه بین منظر مشتری با بهره وری بانکها از نقشی تقویت کننده و در رابطه ابعاد منظر فرآیند داخلی و یادگیری با بهره وری بانکها از نقشی تضعیف کننده برخوردار بوده است.