بررسی و مقایسه کارایی سیاست مالیات بر ارزش افزوده و سیاست مالیاتی موسوم به تجمیع عوارض کالا و خدمات با استفاده از رویکرد فازی
مالیات ها به عنوان مهم ترین منبع مالی برای تامین درآمدهای عمومی و یکی از موثرترین ابزارهای سیاست های مالی دولت به شمار می روند. اصلاح ساختار قوانین مالیاتی به عنوان اساسی ترین بخش سیاست های مالیاتی جایگاه مهمی در مجموعه سیاستهای مالی دولت دارد.با توجه به اینکه در نیمه دوم سال 1387 سیاست مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یکی از روش های اصلاح ساختار مالیاتی کشور جایگزین سیاست مالیاتی موسوم به تجمیع عوارض کالا و خدمات (مالیات غیرمستقیم) شده است و اهمیت تغییر در سیاست های مالیاتی کشور در این تحقیق با استفاده از شاخص های سهم درآمدهای مالیاتی در پوشش هزینه های دولت نسبت درآمدهای مالیاتی در تولید ناخالص داخلی و سهم درآمدهای مالیاتی در کل درآمدهای عمومی دولت به مقایسه کارایی این دو سیاست مالیاتی با رویکرد فازی پرداخته ایم. یافته های تحقیق نشان می دهد که کارایی سیاست تجمیع عوارض در طی سال های 1380 الی1387 ،0.531 در سال 1382 بیشترین مقدار و در سال 1387کمترین مقدار کارایی 0.495 می باشد. کارایی سیستم ارزش افزوده با متوسط 0.52525 از سیستم تجمیع عوارض با متوسط 0.5135 بالا تر و سیر صعودی داشته است. در نتیجه می توان با توجه با یافته های تحقیق نتیجه گرفت که سیاست مالیاتی ارزش افزوده کاراتر از سیاست مالیاتی موسوم به تجمیع عوارض کالا و خدمات می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.