تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود کنترل شناختی در افراد دارای باورهای فراطبیعی
کنترل شناختی که به معنای توانایی کنترل رفتارها یا پاسخ های نامناسب است و یکی از مولفه های اصلی کارکرد اجرایی است، در افراد دارای باورهای فرا طبیعی دچار نقص است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا تحریک آنودال tDCS ناحیه rDLPFC بر عملکرد کنترل شناختی افراد دارای باورهای فراطبیعی موثر است یا خیر؟
هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه (tDCS) بر بهبود توانایی کنترل شناختی و بازداری در افراد دارای باورهای فرا طبیعی بود.
پژوهش حاضر از نوع طرح شبه آزمایشی پس آزمون با گروه گواه بود که جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سال 1398 بودند که ازاین بین 38 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس و با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده باورهای فراطبیعی توبیسیک (2004) که میزان باورهای فراطبیعی در افراد را می سنجد، غربالگری شدند و آنهایی که نمرات بالاتر از میانگین داشتند به طور تصادفی در گروه ها (آزمایش و شم) گمارش شدند. گروه آزمایش (19 نفر) تحریک آند بر روی ناحیه F4 و همچنین تحریک کاتد در ناحیه FP1 (یک جلسه 10 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای 2 میلی آمپر) دریافت کردند و گروه شم (19 نفر) تحریک ساختگی دریافت کردند. آزمودنی ها در موقعیت تحریک آند و شرایط شبه تحریک از طریق آزمون برو / نرو که برای سنجش کنترل شناختی و بازداری است، مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها:
نتایج نشان داد بین میانگین نمرات مربوط به خطای ارتکاب (6/621 =1،36f، 0/01 p=) و سرعت واکنش (5/468 =1،36f، 0/02 p=) در گروه های rDLPFC و شم تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که برای آزمودنی های گروه rDLPFC خطای ارتکاب و سرعت واکنش نسبت به گروه شم، به طور معناداری کمتر می باشد.
نتیجه گیری:
تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر روی rDLPFC افراد دارای باورهای فراطبیعی، می تواند در عملکرد مربوط به کنترل شناختی موثر باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.