بررسی پدیده اجتماعی «هنجارگسیختگی» و بازتاب آن در هزار خورشید تابان اثر خالد حسینی
پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد جامعه شناختی، به بررسی مفهوم هنجارگسیختگی (anomie) و بازتاب آن در رمان هزار خورشید تابان اثر خالد حسینی، نویسنده افغانی تبار مقیم آمریکا، می پردازد. حسینی جامعه ای را به تصویر می کشد که تحت تاثیر علل گوناگون از جمله بحران جنگ و خودکشی دستخوش تغییرات شده و شخصیت های آن هنجارهای اجتماعی از پیش تعیین شده را زیر سوال می برند. این مقاله ما را قادر به مطالعه فقدان هنجارهای اجتماعی و نمود آن در ادبیات خواهد نمود. پدیده هنجارگسیختگی در این داستان به نقطهه اوج خود می رسد و حسینی به کمک نوشتار انقلابی و واقع-گرایانه ی خود، دنیایی را تصویر می کند که اغلب زنان، شخصیت های اصلی داستان، قربانی این هنجارگسیختگی می شوند. او با خلاقیت ادبی خود، دنیای تاریکی را می آفریند که قهرمان های داستانش تحت ستم ظالمانه قرار گرفته و بحران هایی همچون جنگ، فقر، فساد و تبعیض بر تاریکی هر چه بیشتر دنیایشان دامن می زند. در پژوهش حاضر، نظریه های فیلسوفان و جامعه شناسانی چون دورکیم، گویو و شزل در رابطه با هنجارگسیختگی را مطالعه خواهیم نمود. سپس، به بحث و بررسی عناصر این مفهوم در رمان حاضر خواهیم پرداخت و همان طور که گویو هنجارگسیختگی را دری به روی خلاقیت می داند نمود زبانی و نوشتاری این مفهوم را طبق رویکرد زیما مطالعه خواهیم کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.