تحلیل استناد معتزله به قرائات شاذ
از جمله دانش هایی که ریشه در نزول قرآن دارد، دانش قرایات است. رویکردهای مختلفی در این زمینه میان دانشمندان اسلامی وجود دارد. بحث قرایات از قدیم الایام موردتوجه و کنکاش پژوهشگران بوده است. تعاریف متعددی در مورد قرایات معتبر و شاذ از سوی علماء مطرح شده است و ملاک های متفاوتی در این زمینه بیان شده است. پیروان مکتب معتزله - که یکی از مکاتب اعتقادی مهم در جهان اسلام محسوب شده و تاکید زیادی بر خردگرایی دارد- در برخی از موارد برای توجیه عقاید خود از قرایت های شاذ استفاده کرده اند که موضوع این مقاله است. جایگاه ویژه قرآن و قرایت اصیل آن و لزوم استفاده از قرایات معتبر در تفسیر قرآن، ضرورت تحلیل دقیق علمی استناد به قرایات شاذ را می طلبد. بر همین اساس مقاله حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد انتقادی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تحلیل دیدگاه معتزله درباره قرایات شاذ بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معتزله در پاره ای از موارد، آیاتی که با مبانی فکری آنان ناسازگار است را توجیه کرده و اگر راهی برای توجیه نبود، به قرایات شاذ تمسک کرده اند؛ ایشان ملاک و معیار واحدی در این زمینه نداشته اند. در این مقاله نمونه هایی از کاربرد کلامی، فقهی و تفسیری معتزله از قرایات شاذ موردبررسی قرار گرفت.
قرآن ، تفسیر ، معتزله ، اختلاف قرائت ، قرائات شاذ ، کلام ، فقه ، زمخشری ، کشاف
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.