تاثیر راهبرد مبتنی بر زمینه براساس اصول یادگیری مغز محور بر سطوح یادگیری درس علوم تجربی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی
امروزه استفاده از راهبردهای مناسب و سازگار با مغز در آموزش علوم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل انطباق زیاد راهبرد زمینه ای با اصول یادگیری مبتنی بر مغز، پژوهش حاضر تاثیر این راهبرد را در آموزش علوم تجربی مورد بررسی قرار داده است.
روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر تبریز می باشد که در سال تحصیلی 1397-1398 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 112 دانش آموز (57 نفر گروه آزمایش و 55 نفر گروه شاهد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل آزمون میزان یادگیری در دو سطح دانشی و سطح درک و فهم و بالاتر می باشد که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردید. طرح آموزشی در گروه آزمایش توسط معلمان آموزش دیده در 8 جلسه اجرا گردید. درحالی که، گروه شاهد با رویکرد مرسوم آموزش دیدند. در تحلیل داده ها از آزمون آماری کوواریانس استفاده شده است.
نتایج نشان می دهد که میزان یادگیری در سطح دانشی بین نمونه های مورد مطالعه در گروه آزمایشی قبل (میانگین 45/4) و بعد از مداخله (میانگین 89/5) اختلاف آماری معناداری نداشته است (326/0 = p). در صورتی که، در سطح درک و فهم و بالاتر میزان یادگیری قبل (35/5) و بعد از مداخله (80/10) تفاوت معنادار می باشد (001/0=p).
به کارگیری راهبرد زمینه ای که با اصول مغز محور سازگاری بیشتری نشان می دهد، می تواند در ارتقاء سطح یادگیری فراگیران در آموزش علوم تجربی مورد استفاده قرار بگیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.