خودکارسازی حقایق اساسی ضرب در کودکان دچار ناتوانی یادگیری ریاضی: یکپارچه سازی یادگیری مفهومی و یادگیری مبتنی بر حافظه

هدف پژوهش حاضر بررسی کارآمدی رویکرد تلفیقی به آموزش خودکارسازی حقایق ضرب در دانش آموزان دارای ناتوانی ریاضی بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تک آزمودنی با چند خط پایه همزمان انجام شد. تعداد 5 دانش آموز دارای ناتوانی ریاضی با استفاده از نسخه ی ایرانی مقیاس هوشی وکسلر- ویرایش پنجم، آزمون ریاضیات ایران کی مت و بر اساس ملاک های ورود و خروج از میان تعدادی از دانش آموز معرفی شده به مرکز اختلالات یادگیری مربوط به آموزش و پرورش ناحیه دو کرج انتخاب شدند. مداخله ی آموزشی شامل آموزش مفهومی حقایق و راهبردهای ضرب با استفاده از آموزش مستقیم و سه حالت بازنمایی دانش (عینی-نمادین-انتزاعی) و خودکارسازی حقایق آموخته شده با استفاده از روش تشخیص-تمرین-تصحیح در 17 جلسه ارایه شد. داده ها با استفاده از یک آزمون خودکاری ریاضی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار R به صورت دیداری و کمی تحلیل شدند. تحلیل های دیداری و شاخص های ناهمپوشانی و نیز اندازه های اثر به دست آمده افزایش معنی دار عملکرد را در هر 5 آزمودنی نشان دادند. همچنین یافته ها پایداری خودکاری به دست آمده در مرحله ی نگهداری را نیز تایید کردند. به نظر می رسد یافته های این پژوهش می تواند رویکردی یکپارچه و موثر از آموزش شامل یادگیری مفهومی و یادگیری مبتنی برحافظه را برای خودکارسازی حقایق ضرب در اختیار معلمان و درمانگران قرار دهد.