اولویت بندی تاثیر شیوه های مختلف آموزشی در ارتقاء فرهنگ ترافیک از نگاه شهروندان شیرازی با استفاده از تکنیک BWM
آموزش یکی از اساسی ترین و ماندگارترین زیرساخت های فرهنگی برای ارتقاء دانش ترافیکی بوده و در درازمدت نیز موجب نهادینه شدن فرهنگ ترافیک در جامعه شده و در نهایت می تواند به بهبود وضعیت ایمنی عبور و مرور و پیشگیری از وقوع خطرات ترافیکی، صدمات و تلفات ناشی از تصادفات گردد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و اولویت بندی تاثیر شیوه های مختلف آموزشی در ارتقاء فرهنگ ترافیک از نگاه شهروندان شهر شیراز می باشد.
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه جمع آوری داده ها، پیمایشی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان شهر شیراز می باشد که با توجه به تعداد بیش از 100 هزار نفر، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون میانه (برای شناسایی شیوه های موثر)، برای رتبه بندی شیوه ها از مدل تصمیم گیری چندمعیاره بهترین- بدترین (BWM) و برای تعیین وزن بهینه هر یک از شیوه ها با حل مدل برنامه ریزی ریاضی، از نرم افزار لینگو استفاده شده است.
یافته ها نشان داد که بین شیوه های گوناگون آموزش و ارتقاء فرهنگ ترافیک رابطه معناداری وجود دارد. اما سطح معناداری در شیوه های لوح فشرده آموزشی و بیلبوردهای آموزشی از سطح قابل قبولی برخوردار نمی باشد. همچنین رسانه-های جمعی وگروهی به عنوان بالاترین رتبه، دارای بیشترین وزن (251/0) و پارک آموزش ترافیکی در رتبه آخر با وزن 036/0 قرار دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.