مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و واقعیت درمانی بر افسردگی، کیفیت زندگی و HbA1c در مبتلایان به دیابت نوع 2
مشکلات روان شناختی در انواع بیماری های مزمن ازجمله دیابت از عوامل مهم در درمان پزشکی و روان شناختی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و واقعیت درمانی بر افسردگی، کیفیت زندگی و HbA1c در مبتلایان به دیابت نوع 2 صورت گرفت.
روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی بیماران زن مبتلا به دیابت نوع 2 شهر کرج در سال 1399 تشکیل دادند که 45 نفر از داوطلبان واجد شرایط به شیوه نمونه گیری دردسترس، به عنوان نمونه وارد پژوهش شدند. برای گروه های واقعیت درمانی و فراشناخت درمانی هشت جلسه نوددقیقه ای مداخله برگزار شد. جمع آوری داده ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی-ویرایش دوم (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه کیفیت زندگی 36سوالی (ویر و شربورن، 1992) و آزمایش HbA1c خون صورت گرفت. داده ها به کمک روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در محیط نرم افزار SPSS نسخه 22 با سطح معناداری کمتر از 0٫05 تجزیه وتحلیل شدند.
نتایج نشان داد، با کنترل اثرات پیش آزمون، فراشناخت درمانی و واقعیت درمانی بر افسردگی (0٫001>p) اثر کاهنده و بر کیفیت زندگی (0٫012=p) اثر افزاینده داشتند. در گروه های آزمایش تفاوت معناداری در نتایج مراحل پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد که نشانگر ماندگاری تاثیر مداخلات در مرحله پیگیری بود. در متغیر HbA1c، مداخلات ذکرشده اثر معناداری نداشتند و در طول زمان نیز معنادار نبودند (0٫542=p)؛ همچنین بین سه گروه واقعیت درمانی و فراشناخت درمانی با گروه گواه تفاوت معنادار وجود داشت (0٫001>p) و بین گروه های آزمایش تفاوت معنادار نبود.
براساس یافته های پژوهش، واقعیت درمانی و فراشناخت درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در بین بیماران دیابتی نوع 2 اثربخش است و نتایج مداخلات در دوره پیگیری ماندگاری دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.