مساهمت بنیادی فیشته در زیبایی شناسی آلمانی
فیشته در زیبایی شناسی/فلسفه هنر آثاری به عظمت نقد قوه حکم کانت یا درسگفتارهایی درباره زیبایی شناسی هگل پدید نیاورده است. درنتیجه، تا مدت ها عقیده بر این بود که او هیچ سهمی در زیبایی شناسی ایدیالیسم آلمانی نداشته است. با وجود این، آثار اندکی از او برجا مانده که در آن ها می توان مصالح لازم برای طرح و بسط یک فلسفه هنر نوآورانه و بدیع را تشخیص داد. در این مقاله، این رای را مطرح می کنیم که فیشته در عرصه زیبایی شناسی دست کم دو اقدام اساسی انجام می دهد: (1) نخست اینکه با انتقال ثقل بحث از زیبایی شناسی دریافت به فلسفه آفرینش هنری، به تعبیری در حوزه زیبایی شناسی انقلابی کوپرنیکی صورت می دهد و لذا زیبایی شناسی ذوق را به فلسفه هنر مبتنی بر روح آفریننده مبدل می سازد. (2) شان زیبایی شناسی (درحقیقت، حس زیبایی شناسانه) را به مرتبه «شرط امکان فلسفه» ارتقا می دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.