اثربخشی گروه درمانی وجودی مبتنی بر معنا بر میزان سرمی اینترفرون گاما و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان
سرطان یکی از شایع ترین علل مرگ و میر در جهان است و به عنوان تجربه ای استرس زا می تواند مشکلات روانشناختی، اجتماعی و زیستی بسیاری را موجب شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روان درمانی وجودی مبتنی بر معنا بر افسردگی و میزان سرمی سایتوکایین اینترفرون گاما در زنان مبتلا به سرطان پستان بوده است.
بدین منظور در یک کارآزمایی بالینی نیمه تجربی، 24 بیمار مبتلا به سرطان پستان از بیمارستان آیت الله خوانساری اراک به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله وجودی مبتنی بر معنا قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای نگرفت. سطوح سرمی اینترفرون گاما و میزان افسردگی در هر دو گروه قبل از شروع مداخله، پس از آن و سه ماه پس از آخرین جلسه مداخله اندازه گیری شد.
نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که درمان وجودی مبتنی بر معنا در کاهش افسردگی و کاهش میزان اینترفرون گاما تاثیر معناداری داشته است و این اثربخشی در طول زمان نسبتا پایدار بوده است.
بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در مورد بیماران مبتلا به سرطان، متخصصان حوزه سلامت می توانند رواندرمانی وجودی مبتنی بر معنا را به منظور بهبود افسردگی و سیستم ایمنی در آنها مورد استفاده قرار دهند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.