پادشاهی میانه و شاهان خراج گزار ایران در متون کلاسیک چینی؛ بررسی یک ادعا
تاریخ نگاری در چین، مانند هر کشور دیگری، از فرهنگ آن کشور متاثر است. در چین دست کم از قرن ها پیش از کنفوسیوس، سنت اساس فرهنگ مردم بود که به طور طبیعی بر اندیشه مورخان چینی نیز تاثیر نهاد. جهان بینی سنتی چین از مهم ترین سنت های تاثیرگذار بر ذهن مورخ چینی است که باوجود تحولات سیاسی و انحطاط سیاسی در برخی دوره های تاریخ چین، همچنان شالوده اصلی نگاه سیاسی چینی هاست. در حالی که کشورهای دیگر نام خود را از اقوام ساکن یا ویژگی خاص سرزمین خود گرفته اند، مردم چین از ابتدای هزاره نخست پیش از میلاد، کشور خود را جون گوا (Zhōngguó(中))، سرزمین میانه، خوانده اند. وجود این بینش که از فلسفه کیهان پژوهی چین باستان برخاسته بود، باعث شد امپراتوران چین ادعای «خدایگانی» داشته باشند؛ بنابراین کشورهای اطراف را بربر و باج گزار خود می دانستند که باید «بیایند و متحول شوند»؛ برای نمونه، روایت های مورخان چین باستان درباره شاهان اشکانی و پادشاهان پارس و فرمانروایان محلی ایران بر این نکته تاکید می کند که شاهان ایران همواره برای امپراتوران چین هدایایی در حکم پیشکش می فرستادند و حتی در امور مملکتشان از امپراتور یاری و راهنمایی می خواستند. نظر به اهمیت بررسی این ادعا، مقاله حاضر بر آن است با روش خوانش و بررسی و تحلیل گزارش های متون چینی، ابتدا مفهوم جون گوا را تحلیل کند؛ سپس نوع تعامل شاهان ایرانی با حاکمان چین را در متون چینی واکاوی کند و ماهیت این ادعا را بررسی کند. فرض نویسنده این است که مورخان چینی به واسطه اندیشه خودمرکزبینی نخبگان چین باستان، از عبارت «پیشکش کردن هدایا» فقط با هدف تاکید بر جایگاه «خداگونه امپراتور در سرزمین میانه» استفاده می کردند.
پادشاهی میانه ، ایران ، چین ، تاریخ نویسی ، جهان بینی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.