کاربرد مدل تشخیصی شناختی در تعیین مهارت های شناختی زیربنایی عملکرد در آزمون ماتریس های پیشرونده ریون
هدف پژوهش حاضر تعیین مهارت های شناختی زیربنایی لازم برای پاسخگویی به سوال های آزمون هوش ریون و شناسایی نقاط قوت و ضعف دانش آموزان پایه نهم در این مهارت با استفاده از مدل های سنجش تشخیصی شناختی بود.
پژوهش حاضر به لحاظ نوع داده های جمع آوری شده، جزء پژوهش های توصیفی و به لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه نهم مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که از میان مناطق نوزده گانه آموزش وپرورش 700 نفر دانش آموز دختر و پسر از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نخست با کمک نظر متخصصین حوزه هوش یک ماتریس Q که شامل روابط بین 8 مهارت زیربنایی و 60 سوال آزمون ریون بود تشکیل گردید و با استفاده از مدل غیرجبرانی DINA با کمک بسته CDM در محیط نرم افزار R مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس به منظور تعیین احتمال تسلط آزمودنی ها در هر یک از مهارت ها با تعیین نقطه برش 7/0 برای حد تسلط، با استفاده از روش پسینی مورد انتظار در چهارچوب مدل DINA، افراد موردبررسی در هر یک از مهارت ها به دو گروه مسلط و غیر مسلط تقسیم شدند.
نتایج سنجش تشخیصی شناختی نشان داد که بیشترین احتمال تسلط مربوط به مهارت های ثبات و پیشرفت بود و درمجموع وضعیت آزمودنی ها در همه مهارت ها به جز دو مهارت تسلط اندیشه و استدلال کمی مطلوب ارزیابی شد.
با توجه به وضعیت نامطلوب آزمودنی ها در دو مهارت استدلال کمی و تسلط اندیشه نسبت به سایر مهارت ها، می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان در تولید ایده سریع و سیالی اندیشه و کشف روابط ریاضی ضعیف هستند؛ بنابراین پیشنهاد می شود در مدارس به پرورش خلاقیت دانش آموزان توجه بیشتری شده و تکالیفی که نیاز به ایده پردازی دارد به عهده آن ها گذاشته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.