ابرهای تیره و روزنه های امید؛ تبیین الگوی مناسبات کار و زندگی در جامعه آکادمیک
ازآنجاکه امروزه شاهد برهم کنش های پیچیده میان زندگی شخصی و شغلی افراد هستیم، نظریه پردازان بیش ازپیش درپی شناخت عمیق تر این روابط به منظور توسعه دانش نظری هستند. در این میان سازمان ها و مجریان عملیاتی نیز درصدد شناسایی ترجیحات و نیازمندی های کارکنان به منظور ایجاد هم راستایی میان این دو حوزه اند. در این پژوهش، مفهوم مناسبات کار و زندگی با هدف ارایه الگویی که دربردارنده روابط دوسویه و هر دو وجه منفی و مثبت برهم کنش عرصه های کار و زندگی افراد باشد، مدنظر قرار گرفت. این پژوهش باتوجه به ماهیت مشاغل دانشی و اقتضایات خاص آن، درمورد اعضای هییت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شد. بدین منظور با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 18 نفر از اعضای هییت علمی، داده ها گردآوری و تحلیل این داده ها با روش کیفی تحلیل مضمون و نرم افزار QSR Nvivoدرقالب الگویی متشکل از چهار مضمون فراگیر، 10 مضمون سازمان دهنده و 30 مضمون پایه تنظیم شد. مشغولیت مستمر ذهنی، تعدد و تنوع نقش های کاری، سرریز نگرش های منفی/ مثبت کاری/ خانوادگی، مطالبه گری مسئولیت های خانوادگی، حمایت گری خانواده و پروای مراقبت و ارتقای مهارت های زندگی ابعاد تشکیل دهنده این الگو بودند؛ الگویی که در کنار سویه منفی (تضاد دوسویه کار و زندگی) به سویه مثبت این مفهوم (غنی شدن کار و زندگی) هم اشاره دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.