نحوه شناخت جواهر مفارق از نظر ابن سینا و توماس آکوئینی
از جمله مسایل مابعدالطبیعه، مساله جواهر مفارق و نحوه شناخت مفارقات است. پیچیدگی بحث شناخت جواهر مفارق تا حدی است که فیلسوفان هنگام بررسی و تامل در باب آن، آراء متفاوت و گاه متعارضی را ارایه می دهند. از جمله اندیشمندان دوره میانه، می توان به ابن سینا و توماس آکویینی اشاره کرد که هر یک از ایشان با ذکر دلایلی و شواهدی چند دو نظر مقابل در خصوص شناخت جواهر مفارق اعلام می دارند، چنانکه در برخی موارد شناخت جواهر مفارق را برای نفس انسانی ممکن می دانند و در مواردی نفس انسانی را قادر به شناخت نمی دانند. با این وصف اگرچه آراء دو اندیشمند مردد و ناسازگار می نماید اما با تحلیل آراء ایشان و به دنبال ارایه تقسیم ثنایی برای شناخت، یعنی شناخت حقیقت و شناخت حقیقی، می توان تعارض ظاهری را مرتفع ساخت و در نهایت اعلام داشت که به اعتقاد هر دو اندیشمند نفس انسانی قادر به شناخت حقیقت جواهر مفارق است، با این تفاوت که از نظر ابن سینا شناخت حقیقت منوط به افاضه عقل فعال بیرونی است، حال آنکه از نظر آکویینی شناخت حقیقت مستلزم اعداد عقل فعال درونی است؛ و از سوی دیگر هر دو اندیشمند اتفاق نظر دارند بر اینکه شناخت حقیقی جواهر مفارق برای نفس انسانی امکان پذیر نیست، بلکه شناخت حقیقی مختص جواهر مفارق و خداوند است، و در نهایت اینکه از طریق علم حصولی نمی توان به شناخت حقیقی مفارقات نایل شد.
جواهر مفارق ، شناخت حقیقت ، شناخت حقیقی ، ابن سینا ، آکوئینی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.