تاثیر آموزش مبتنی بر مدل بزنف بررفتارتغذیه ای زنان میانسال دارای عامل اضافه وزن و چاقی
زنان بدلیل تغییرات فیزیولوژیکی که دوره میانسالی تجربه می کنند، از نظر تغذیه نیازمند توجه بیشتری میباشند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر مدل بزنف بر رفتار تغذیهای زنان میانسال مبتلا به اضافه وزن و چاق انجام شد.
این مطالعه به روش نیمه تجربی در سال 1399 بر روی 140 نفراز زنان میانسال با اضافه وزن و چاقی تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه انجام شد. داده ها به وسیله پرسشنامه روا و پایا جمعآوری و با آزمونهای آماری مجذورکای، من ویتنی و ویلکاکسون و با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 تحلیل گردید.
میانگین سن زنان در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 30/43 و 65/41 سال بود. قبل از مداخله دو گروه از نظر متغیرها و سازه های مدل بزنف اختلاف معنی داری نداشتند.(p>0.05) پس از مداخله بین دو گروه از لحاظ میانگین سازهای مدل بزنف اختلاف معنی داری مشاهد شد.(p<0.05) اما بین میانگین سازه های نگرش، هنجارهای انتزاعی و رفتارهای پیشگیری کننده اختلاف معناداری بدست نیامد.(p>0.05).
اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر مدل بزنف میتواند علاوه بر ارتقای آگاهی زنان میانسال در مورد تغذیه سالم ، با تاکید بر عوامل قادر ساز و قصد رفتاری ، برخی رفتارهای تغذیهای زنان میانسال را اصلاح نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.