تدوین برنامه آموزش توجه مشترک و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های زبانی، در کودکان خردسال با اختلال درخودماندگی با کارکرد بالا
درخودماندگی نوعی اختلال عصب شناختی رشدی است که جنبه های مختلف رشد کودک را تحت تاثیر قرار می دهد. نقص در توجه مشترک، از نخستین نشانه های تشخیص اختلال درخودماندگی به حساب می آید. این کودکان در جنبه های متفاوت رشد زبان و گفتار نیز مشکل دارند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش توجه مشترک بر بهبود مهارت های زبانی در کودکان با اختلال درخودماندگی با عملکرد بالا انجام گرفت.
در پژوهش حاضر، از طرح نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام کودکان دارای اختلال درخودماندگی با کارکرد بالا در دوره سنی پیش دبستان بود که به مراکز درمانی تحت نظر بهزیستی در شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش به صورت در دسترس بود و شامل 30 کودک بود که به طور تصادفی انتخاب شدند و همچنین به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 13 جلسه یک ساعته، تحت مداخله برنامه آموزش توجه مشترک قرار گرفته اند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، آزمون رشد مهارت زبان تولد (نیوکامر و هامیل، 1998)، آزمون های جامع در زمینه سنجش رشد زبانی و مبتنی بر یک آزمون رشد زبان مدل دوبعدی بود. جهت آنالیز آماری، تحلیل کوواریانس دومتغیری استفاده گردید.
تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین میانگین های تعدیل شده متغیرهای واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تحلیل واجی و تولید کلمه، تفاوت معنا داری در بین نمرات گروه آزمایش با گروه کنترل در پس آزمون وجود دارد (0٫001>p</span></em>). این تفاوت به گونه ای بود که در تمامی این متغیرها نمرات گروه آزمایش بیشتر از نمرات گروه کنترل بود.
نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه آموزش توجه مشترک بر بهبود مهارت های زبانی کودکان درخودمانده با کارکرد بالاست؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه آموزشی به منظور بهبود مهارت های زبانی و ارتباطی این کودکان استفاده شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.