بررسی سهم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در رشد اقتصادی افغانستان
سرمایه گذاری مستقیم خارجی به عنوان عامل اصلی ادغام و تلفیق اقتصاد جهانی،، فرصت های شغلی، سرمایه گذاری و دانش تجاری که برای رشد اقتصادی نیاز است، تلقی می شود. مقاله حاضر سعی دارد تا با استفاده از داده های سری زمانی برای دوره 2019-2007 سهم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در رشد اقتصادی افغانستان را پیدا کند. تولید ناخالص داخلی 'GDP' به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده، در حالیکه سرمایه گذاری مستقیم خارجی 'FDI'، تجارت 'Trd'، تورم 'InfR' و نرخ بهره واقعی 'IntR' به عنوان متغیر های مستقل در نظر گرفته شده اند تا رگرسیون بالای تولید ناخالص داخلی انجام گیرد. روش آزمایش سهم این متغیرها در اقتصاد افغانستان به روزش حد اقل مربعات 'OLS' محدود شده است. بمنظور معلوم نمودن مانایی بودن متغیر ها از آزمون افزوده شده دیگی-فولر 'ADF'استفاده صورت گرفته است، در حالیکه از یکپارچه سازی 'Johansen test for Co-integration' ، علیت گرنجر 'Granger-causality' و مدل تصحیح خطا 'VECM'برای بدست آوردن پیوند های دو طرفه بین متغیر ها استفاده شده است و معلوم گردیده که رابطه دراز مدت میان متغیرها وجود دارد. ما از داده های سالانه شاخص های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای افغاسنان استفاده کردیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که تاثیرات سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تجارت بالای عملکرد اقتصادی افغانستان در کوتاه مدت حاوی ضریب معنی دار و منفی بوده، در حالیکه در دراز مدت به استثنای تورم که دارای رابطه معنی دار و اثر منفی بالای اقتصاد بوده، سایر متغیر ها دارای رابطه معنی دار و اثر مثبت بالای اقتصاد افغانستان تثبیت گردیده و به وطور قابل توجهی در رشد اقتصادی نقش دارند. این مقاله پیشنهاد می کند که سیاست دقیق برای جذب سرمایه گذاری مسقیم خارجی، موازی با دانش فنی و فن آوری اعمال گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.