تاملی بر ظرفیت های نمایشی ماجرای روح در مرصادالعباد
در تمامی ژانرهای ادبی، متونی هستند که از مراتب قابلیت نمایشی برخوردار باشند. واکاوی این ظرفیت ها، به آشکار شدن جنبه هایی مهم و زوایایی ظریف از متون منجر می شود. یکی از زمینه های قابل پژوهش از این منظر، آثار صوفیانه و عارفانه اند. نارسا بودن زبان توصیفی و مستقیم برای تبیین مفاهیم و تجربیات عرفانی، نیاز به کاربرد شگردهایی چون بیان روایی و نمایشی را با درجات مختلف، قوت می بخشد؛ یعنی ترسیم و بازنمایی، به جای توصیف و توضیح صرف. موضوع این مقاله، بررسی ظرفیت های نمایشی ماجرای روح در مرصادالعباد است. در ماجرای مذکور، عناصر نمایشی سهمی قابل توجه در انتقال مفاهیم ذهنی نویسنده دارند. این عناصر، با محوریت پردازش شخصیت روح در بستری از روند پیچیده متافیزیکی، به ارتباط مخاطب با مطلب، کمکی شایان تامل کرده اند. مهم ترین یافته ها نشان می دهند، بارزترین عناصر و شگردهای نمایشی این ماجرا که در القای مفاهیم گوناگون کارآمدتر بوده اند و همه حول محور شخصیت روح، به پرداخت و قوام آن مدد رساند ه اند، به ترتیب عبارتند از: شخصیت پردازی، کنش، گفت وگو و کشمکش. مهم ترین مفاهیمی که از طریق این عناصر و شیوه ها القا می شوند، از این قرارند: ماهیت روح و جسم و تضاد و توافق آن ها، اشتیاق بازگشت به زادبوم روح، عشق، معرفت و دشواری های آن، دنیای ممدوح و مذموم و نیز فنا و بقا. هنگام کاربرد اغلب عناصر و شیوه-های بیان داستانی در این ماجرا، جلوه های تمایل به نشان دادن نمایشی، به جای تعریف کردن، مشهود است؛ اما این نمود، هنگام استفاده از شگردهای موثر تمثیل پردازی و تصویرسازی و نیز دو عنصر کنش- واکنش و گفت وگو بارزتر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.