روایت شناسی تطبیقی نور محمدی در تاریخ سیستان و طباشیر الحکمه
یکی از کتاب های قابل توجه دوره قاجار طباشیرالحکمه راز شیراز است که با رویکرد بازگشت ادبی و ساده نویسی خلق شده. هرچند این اثر یک متن عرفانی به حساب می آید اما در بخش روایت نور محمدی با تاریخ سیستان موضوع مشترکی دارد و به نظر می رسد که تحت تاثیر آن نوشته شده است. از این رو، مطالعه تطبیقی آن با تاریخ سیستان روش مناسبی برای شناخت این اثر است. در تاریخ سیستان داستان مولود مصطفی (ص) مملو از وقایع شگفت انگیز است که با تکنیک های روایی باورپذیر شده اند. آیا نویسنده طباشیرالحکمه توانسته از تکنیک های روایی برای باور پذیر کردن وقایع شگفت انگیز بهره ببرد؟ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب به روش توصیفی- تحلیلی و با تاکید بر نظریه های روایت شناسی، نور محمدی را در این دو اثر مقایسه کرده است. نتایج نشان می دهد، نویسنده تاریخ سیستان با تنوع بخشیدن به زبان روایی، بهره مندی از روایت نقلی و نمایشی، تغییر مدام کانون روایت، استفاده از شخصیت های موثق تاریخی و مذهبی، بهره مندی از زبان روایی شخصیت-های اصلی با دیدگاه اول شخص، استفاده از دیدگاه روایی ضد قهرمان، صداهای قدسی، تنوع در وجه روایی برای ایجاد زبان عاطفی، گفت و گو و...توانسته داستان مولود مصطفی (ص) را هنری و باورپذیر نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.