مطالعه رابطه بین سبک های مدیریت و سلامت روان و خودکارآمدی کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان رشت
مدیر مهم ترین عامل هر سازمان است که می تواند نقش تعیین کننده ای را در بهداشت روانی کارکنان و خودکارآمدی آنان ایفا کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های مدیریت (استبدادی، مشارکتی و دموکراتیک) با سلامت روان و خودکارآمدی کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان رشت بود. تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل تمامی کارکنان کلانتری ها، پاسگاه ها، نیروهای عملیاتی 110 و یگان امداد فرماندهی انتظامی شهرستان رشت بود. حجم نمونه جامعه مورد مطالعه را دو گروه به تعداد 215 نفر تشکیل می دادند: یک گروه 11 نفره از مدیران (1) و یک گروه 204 نفره از کارکنان (2). از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سبک رهبری استاندارد شده مقیمی و رمضان (1390)، پرسشنامه سلامت عمومی GHQ گلدبرگ (1998)، و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) بکار گرفته شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد و تمامی کارهای آماری با نرم افزار SPSS18 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های مدیریت و سلامت روان رابطه معنی داری وجود نداشت، اما بین سبک مدیریت و خودکارآمدی کارکنان، همبستگی معنا دار منفی وجود داشت. همچنین سبک های مدیریت توانستند به میزان 8/0 درصد تغییرات سلامت روان و 15/0 درصد سلامت روان را پیش بینی کنند و سبک های مدیریت استبدادی، مشارکتی و دموکراتیک توانستند به میزان 7/13 درصد تغییرات خودکارآمدی را پیش بینی کنند، اما تفاوتهای مذکور هیچکدام از نظر آماری معنی دار نبودند. پیشنهاد می شود مسیولین و مدیران، مفاهیم اساسی و اصولی بهداشت روان را شناخته و در صدد تامین بهداشت روان کلیه کارکنان تحت نظارت خود در محیط کار اقدام کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.