مقایسه کارایی روشهای مکانیکی، زراعی و شیمیایی برای کنترل علفهای هرز سوروف، تاج خروس و پیچک صحرایی در مزارع ذرت
به منظور بررسی کارایی روش های غیرشیمیایی و شیمیایی و سودمندی کاربرد همزمان آن ها برای کنترل علف های هرز سوروف (Echinochloa Crus-galli)، تاج خروس (Amaranthus Retroflexus) و پیچک صحرایی (Convolvulus Arvensis) در ذرت، آزمایشی به صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1398 در شهرستان ورامین استان تهران اجرا گردید. عامل اصلی (A) تیمارهای غیرشیمیایی شامل سه سطح : AM ماخار (زراعی)،:AC کولتیواتور (مکانیکی) و :A0(بدون عملیات زراعی یا مکانیکی) بود. عامل فرعی تیمارهای شیمیایی شامل سه سطح HFS (علفکش فورام سولفورن (اکوییپ) به میزان دو لیتر در هکتار)، HNS (علفکش نیکوسولفورون (کروز) به میزان 1/5 لیتر در هکتار)، HA+G (مخلوط آلاکلر(لاسو) و گزاپرایم (آترازین) به ترتیب به میزان 5 و 1 لیتر هکتار وH0 (وجین دستی) بود. تعداد علف های هرز تاج خروس و پیچک صحرایی (نسبت به شاهد) با اجرای ماخار (ماخار یا Am) و کولتیواتور (کولتیواتور یا AC) کاهشی در حدود 90% داشتند و افزایش عملکرد (نسبت به شاهد) حدود 55-60% بود. در حالی که اجرای تیمارهای غیر شیمیایی (زراعی-مکانیکی) بر کاهش تعداد علفهای هرز سوروف بیتاثیر بود. علفکش نیکوسولفرون (کروز) همانند تیمار وجین دستی (H0) منجر به کنترل بیش از 90 درصد های علف هرز تاج خروس و پیچک گردید ولی تنها 70 درصد علفهای هرز سوروف را کنترل نمود. در کرتهایی که عملیات ماخار (Am) یا کولتیواسیون (AC) در آنها انجام شده بود، تفاوت معنی داری از نظر عملکرد دانه ذرت (8000-8500 کیلوگرم در هکتار) بین وجین دستی (H0) و علفکش نیکوسولفورن (HNS) دیده نشد، اما در کرتهایی که عملیات زراعی-مکانیکی (A0) در آنها انجام نشده بود، تیمار وجین دستی (H0) در مقایسه با کاربرد علفکش نیکوسولورن (HNS) دارای 12/5 درصد عملکرد دانه ذرت بیشتری بود. در نتیجه برای علف هرز سوروف روش تلفیقی تیمارهای ماخار- نیکوسولفورون و کولتیواتور- نیکوسولفورون پیشنهاد می گردد.
فورام سولفورن ، کولتیواتور ، گزاپرایم ، ماخار ، نیکوسولفورون
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.