شناسایی ادراک و تفسیر دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران درباره اسلامیسازی برنامههای درسی آموزش عالی؛ یک پژوهش پدیدارشناختی
پژوهش حاضر با هدف پی بردن به اهمیت برنامههای درسی به عنوان یکی از عناصر یا خردهنظامهای اصلی آموزش عالی که میتواند نقش غیر قابل انکاری در راستای تحقق اهداف و رسالتهای دانشگاه ها داشته باشد، انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران است. این پژوهش برگرفته از شرایط فعلی حاکم بر نظام آموزشی است و تجربه زیسته دانشجویان از اسلامیسازی برنامههای درسی، از دیگر اهداف آن به شمار میرود.
با توجه به ظرفیت شگرف رویکردهای کیفی، به ویژه روش پدیدارشناسی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جمعآوری دادهها در مصاحبه با 75 نفر که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، به اشباع رسید. دادهها با استفاده از راهبرد هفت مرحلهای کلایزی تفسیر و توصیف شد
یافتهها حاکی از آن است شرکتکنندگان در این پژوهش، نگاهی عمیق به موضوع پژوهش داشتند. از نظر این افراد، مسئله اسلامیسازی برنامه درسی نیازمند بررسی عمیق و تعمق گسترده است.
نتایج پژوهش ضمن بازنمود چنین تحلیلهایی نشان داد برای پیمودن این مسیر پر فراز و نشیب باید همه رویکردها و عوامل مختلف علمی و سیاسی و فرهنگی در نظر گرفته شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.