طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی سواد رسانه ای در دوره ابتدایی نظام آموزش و پرورش
تربیت شهروندان صاحب اندیشه ومجهز به مهارت های تفکر انتقادی بیش از هر چیز به اهمیت نهادی آموزش و پرورش درهرکشور بویژه همسو بودن آن باتغییر و تحولات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در سطح ملی و بین المللی ارتباط دارد. در عصر جامعه اطلاعاتی و شبکه ای وتعامل فناوری های نوین و رسانه ای در قالب همگرایی ، رسانه ها علاوه بر بازنمایی وضعیت فرهنگی واجتماعی جوامع، بر ارزش ها و اعتقادات فرهنگی و اجتماعی جامعه تاثیر می گذارند. هدف پژوهش حاضر، تبیین الگوی مطلوب برنامه درسی سواد رسانه ای در دوره ابتدایی نظام آموزش و پرورش است .
رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر، کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش، متخصصان و صاحب نظران حوزه رسانه و برنامه درسی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از آنان مصاحبه انجام شد. ابزار گرداوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند بود که با این تعداد محقق به اشباع نظری رسید.
برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش استراوس و کوربن استفاده شده است. پس از کدگذاری باز و تدوین مفاهیم اولیه، 26 کد محوری شناسایی شد که در 6 کد انتخابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مهمترین عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبرد و پیامدهای برنامه درسی سواد رسانه ای در دوره ابتدایی به ترتیب عبارتنداز: اصلاحات اساسی زیرساخت ها، طراحی فرصت های یادگیری برای کسب مهارت های مربوط، عوامل اجتماعی، عوامل آموزشی و فرهنگی، پژوهش و کار عملی، نقش و آمادگی معلمان، دسترسی به رسانه ها، توسعه قابلیت های معلمان، پیامدهای فردی و اجتماعی.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.