مدل پیش بینی هم وابستگی زنان دارای همسر معتاد بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجانی
این پژوهش با هدف، ارایه مدل پیشبینی هموابستگی زنان دارای همسر معتاد بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان انجام شد.
پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان دارای همسر معتاد به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز مشاوره، خانههای بهداشت و کمپهای ترک اعتیاد و جلسات نارانان شهر تهران در سال 1400 بودند که از میان آنها 188 نفر با روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای هموابستگی (اسپن و فیشر، 1990)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارAmos-V8.8 استفاده گردید. همچنین بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد تمایزیافتگی رابطهی منفی معناداری با هم وابستگی (01/0>P)و رابطهی مثبت معناداری با راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته است (01/0>P). همچنین راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی رابطهی منفی معناداری با هم وابستگی (01/0>P) داشت اما راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان رابطهی مثبت معناداری با هموابستگی (01/0>P) داشت. همچنین نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطهی بین تمایزیافتگی خود و هم وابستگی (181/0-= β؛ 01/0=P) تایید شد.
بنابراین با توجه به نتایج، میتوان بیان کرد که تمایز یافتگی خود با اثرگذاری بر راهبردهای تنظیم هیجان نقش مهمی در کاهش هم وابستگی زنان دارای همسر معتاد ایفا میکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.