ارائه مدل راهبردی کاهش فرقه گرایی با رویکرد روانشناختی
بررسی اختلالات روانی شایع در گرایش یافتگان به فرقه ها و توجه به این اختلالات در برنامه ریزی های بازپروری و اصلاح و تربیت و همچنین پیشگیری از گرایش به این فرقه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی مقطعی است که در آن 113 نفر از گرایش یافتگان به فرقه ها انتخاب شدند و در نهایت 100 نفر به پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و فرم کوتاه پرسشنامه چند وجهی شخصیت مینه سوتا پاسخ دادند. تفسیر نیمرخ افراد به دو روش بالاترین برافراشتگی و نمرات T بالاتر از 65 صورت گرفته است. طبق یافته های این پژوهش 77% از گرایش یافتگان به فرقه ها حداقل دارای یک نوع مقیاس بر افراشتگی بودند. بر اساس نمرات T بالاتر از 65 نیز به ترتیب اختلالات افسردگی، خود بیمار انگاری و هیستری رایج ترین اختلالات در بین گرایش یافتگان به فرقه ها بود. بر اساس نتایج به دست آمده مدلی جهت کاهش فرقه گرایی ارایه شد که با استفاده از تکنیک دلفی فازی روایی سنجی بوده است. نتایج کلی این پژوهش حاکی از موثر بودن راهبردهای راه اندازی کلینیک های فرقه درمانی، برنامه های بازپروری از طریق سازمان زندان ها و کانون های اصلاح و تربیت و همچنین برنامه های آموزش عمومی، در کاهش فرقه گرایی بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.