ضرورت ها و الزام های دانشی در مساله یابی پژوهش های اجتماعی
ماهیت علم با پژوهش عجین است و بنیان پژوهش بر مساله استوار است. مساله رکن اساسی علم است و در این قلمرو معرفتی، مساله یابی مهم ترین فعالیت به شمار می رود. این گزاره ها، مفروضاتی هستند که مقاله حاضر بر پایه آن ها قوام یافته است. این مقاله از جنس مباحثات و ملاحظات نظری است و بنابراین فاقد کارپایه تجربی و مشاهدات برآمده از آن است. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتکاء به آموزه های فلسفه علم، جایگاه مساله در پژوهش های علوم اجتماعی و اقتضایات دانشی مساله یابی مورد مطالعه قرار بگیرد. از این رو، چیستی مساله و اهمیت آن در پژوهش های اجتماعی مورد توجه واقع شده است. این که مساله ها نقطه آغاز و انجام جستجوی حقیقت علمی هستند و در عرصه شناختی، مساله یابی بر حل مساله اولویت دارد. از سوی دیگر به گستردگی و پیچیدگی مسایل اجتماعی و عرصه رخداد آن ها، تاریخی بودنشان و همچنین ناپایداری شناخت و دلایل آن اشاره شده است. در ادامه به شیوه مستدل، پاره ای از ملاحظات و ضرورت های دانشی انجام پژوهش اجتماعی برشمرده شده اند که برای حرکت در مسیر دانش زنده و پویا ضروری و الزامی هستند. در میان این ملاحظات، مفروضات معرفت شناختی، هستی شناختی و روش شناختی جایگاه ویژه ای دارند، چرا که منطق و موضع پژوهشگر را در قبال دستگاه استدلالی پژوهش تعیین می کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.