بررسی تطبیقی زمان نزد میرداماد و ویلیام کریگ
این مقاله بر آن است که ماهیت زمان را در آرای میرداماد و ویلیام کریگ فیلسوف معاصر مسیحی مورد مداقه قرار دهد تا همسوییها و همداستانی این دو متفکر را در مسیله زمان بیابد و نوآوریهای هریک را بازخوانی کند. نظریههای گوناگون متفکران در باب زمان، در حل مباحث دیگر کلامی و فلسفی؛ چون ربط حادث به قدیم، ازلیت خداوند، حدوث و قدم عالم و غیره بوده است. میرداماد بهمنظور تبیین نحوه ارتباط خداوند با موجودات، نظریه حدوث دهری را مطرح ساخت و زمان را مسبوق به عدم غیرزمانی (دهری) دانست. وی زمان و امور زمانی را علاوه بر ساحت زمان، در ساحت دهر به نحو جمعالجمعی موجود تلقی نمود؛ دیدگاهی که به نظر میرسد با زمان متافیزیکی که از سوی کریگ مطرح شده همسوست. کریگ بهرغم اعتقاد به مقارنت زمان با وجود، به بدایت و تناهی گذشته معتقد است و زمان فیزیکی را تبلوری از زمان متافیزیکی میداند.
میرداماد ، ویلیام کریگ ، زمان ، حرکت ، نسبیت زمانی ، وعاء دهر ، سرمد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.