رابطه ی بی نظمی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده با نگرانی از تصویر بدن با توجه به نقش واسطه ای حمایت خانواده در زنان متقاضی جراحی زیبایی

فهم ویژگی های روانشناختی متقاضیان جراحی زیبایی می تواند در برنامه ریزی های مختلف جهت پیشگیری و درمان مشکلات روان شناختی این بیماران کمک کند. بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین رابطه ی بی نظمی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده با نگرانی از تصویر بدن با توجه به نقش واسطه ای حمایت خانواده در زنان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد.

پژوهش حاضر به روش توصیفی - مقطعی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه ی آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به کلینیک های جراحی زیبایی شهر تهران در سال 1399 بودکه از بین آن ها 133 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات جمعیت شناسی، مقیاس بد تنظیمی هیجانی، پرسشنامه افکار تکرار شونده، پرسشنامه ترس از تصویر بدن و پرسشنامه حمایت خانواده استفاده شد. از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه23 و AMOS نسخه 22، شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری و تحلیل مسیر برای تحلیل داده ها استفاده شد.

نتایج شاخص های برازش مدل تحلیل مسیر حاکی از آن است که مقدار شاخص های برازش تطبیقی مطلوب است، یعنی مدل پژوهش، قادر به تبیین و توضیح رابطه ی بین متغیرهای  افکار تکرار شونده و بی نظمی هیجانی در ارتباط با نگرانی از تصویر بدنی است. بنابراین، می توان گفت که متغیر حمایت خانواده توانایی نقش میانجی در ارتباط بین افکار تکرار شونده و بد تنظیمی هیجانی با نگرانی از تصویر بدنی را دارد؛ یعنی افکار تکرار شونده و بد تنظیمی هیجانی به واسطه ی حمایت خانواده، می توانند نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی نمایند (001/0>P).

به نظر می رسد حمایت خانواده می تواند متغیر مهمی در جهت کاهش افکار تکرار شونده و بی نظمی هیجانی در ارتباط با نگرانی از تصویر بدنی باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود درمانگران به این مهم توجه ویژه ای داشته باشند.