تاثیر درمان همزمان با لتروزول و گنادوتروپین بر میزان موفقیت لقاح آزمایشگاهی (IVF) در زنان مبتلا به آندومتریوز: کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور
دلایل عمده ناباروری در زنان مبتلا به آندومتریوز، تغییر در فولیکولوژنز، استروییدوژنز و اختلال در لقاح، کاهش کیفیت تخمک و جنین، و نقص لانه گزینی است.
مقایسه ی میزان موفقیت چرخه لقاح آزمایشگاهی (IVF) در زنان مبتلا به آندومتریوز در گروه درمانی با لتروزول و گنادوتروپین و گروه گنادوتروپین به تنهایی بود.
این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور بر روی 94 زن مبتلا به آندومتریوز (47 نفر در گروه لتروزول + گنادوتروپین (LA) و 47 نفر در گروه گنادوتروپین (PA)) که کاندیدای IVF در بیمارستان یاس، در سال 1400 بودند، انجام شد. برای همه شرکت کنندگان، پروتکل آگونیست طولانی استفاده شد. در هر دو گروه, هورمون آزادکننده گنادوتروپین در اواسط مرحله ی لوتیال تجویز شد. از روز سوم چرخه قاعدگی, گنادوتروپین شروع و دوز آن بر اساس سن بیمار، میزان هورمون آنتی مولرین و هورمون محرک فولیکولی تنظیم شد. همچنین از روز سوم چرخه قاعدگی، 5 میلی گرم لتروزول روزانه به مدت 5 روز برای گروه LA تجویز شد، در حالی که دارونما برای گروه PA روزانه به مدت 5 روز تجویز شد. پس از انتقال جنین، میزان بارداری در دو گروه بررسی شد.
دوز گنادوتروپین (01/0 > p) و سطح استرادیول (02/0 = p) در روز تجویز گنادوتروپین جفتی انسانی (hCG) در گروه LA در مقایسه با گروه PA به طور قابل توجهی کمتر بود. انتقال جنین برای 32 زن انجام شد. هیچ تفاوت معنی داری در مورد بارداری بیوشیمیایی یا بالینی بین گروه های مورد مطالعه مشاهده نشد (72/0 = p).
استفاده از لتروزول به عنوان درمان همزمان در چرخه IVF در زنان مبتلا به آندومتریوز می تواند دوز گنادوتروپین و سطح استرادیول را با همان میزان حاملگی, به طور قابل توجهی کاهش دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.