دوگانگی، تقلید، و نامانوس : شخصیت پسااستعماری در رمان «درخت عروس» نوشته بهاراتی موکرجی
تلاش برای ایجاد سازش بین خواسته های دو جامعه فرهنگی متضاد در بسیاری از آثار ادبی به ویژه در ادبیات پسااستعماری دیده میشود؛ از جمله در رمان های بهاراتی موکرجی و اثر «درخت عروس» این تلاش چشمگیرانه خودنمایی کرده و محوریت اصلی آن در شخصیت های داستان قرار گرفته است و در پلان رمان نیز به صورت مشهود دیده می شود. حال این مقاله به بررسی نظریه های هومی بابا در زمینه شکاف و فاصله بین فرهنگ های شرقی و غربی می پردازد و یافته های پژوهش نشان داده که جامعه این چنینی منجر به از هم گسیختگی هویت افراد پسااستعماری می گردد و اصطلاح دوگانگی و تقلید دو مفهوم مهم و برجسته ای هستند که به عنوان واژگان کلیدی در آثار پسااستعماری هومی بابا جای گرفته اند، بدین شکل که در رمان «درخت عروس»، قهرمان داستان خود را بین دو فرهنگ در تضادی می یابد که هر دو فرهنگ سعی بر آن دارند که او را به قلمرو خود بکشانند و در امتداد این موضوع از آنجا که تقلید قهرمان داستان از فرهنگ مبدع) دیگری) پذیرش و رد همزمان را با خود همراه دارد یک امر کنایه آمیز دیده می شود با این توصیف که تارا چاترجی قهرمان داستان در حالی که سعی بر تقلید از هنجارها و معیارهای فرهنگ مبدع دارد، اما تحت تاثیر فرهنگ اجدادی و نیاکان خود نیز قرارگرفته است؛ از دستاورد مقاله حاضر اینگونه استدلال می شود که چنین شرایط نامناسبی می تواند برای فرد فضای روانی و اجتماعی نامطلوبی را بسازد و او را در یک بحران هویتی عمیق قرار دهد.
«درخت عروس» ، بهاراتی موکرجی ، دوگانگی ، تقلید ، نامانوس
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.