تحلیل خاستگاه شکل گیری نهادهای اجتماعی با تکیه بر نظریه انگاره های عمومی در فلسفه فارابی
نهاد بهمثابه واقعیتی اجتماعی و عامل انسجام بخش کنش های مشترک میان افراد جامعه، علاوهبر آنکه تاکنون، موضوع بررسی های جامعه شناختی و اقتصادی واقع شده، در تحلیل های هستی شناسانه ازسوی برخی فیلسوفان معاصر نیز موردنظر بوده است. فارابی بهمثابه اندیشمندی که برای امر اجتماعی و جامعه در تحلیل های فلسفی خود، اهمیت فراوان قایل بوده، فیلسوفی است که با عرضه نظریه خاص خویش درحوزه انگاره های عمومی توانسته در خوانشی دوباره، مبانی و بسترهایی را برای بحث درخصوص تحلیل هستی شناسانه نهاد و پاسخ گویی به پرسش مطرح شده درباره چرایی اشتراک کنش های مردم جامعه به دست دهد. در این پژوهش کوشیده ایم با واکاوی نظریه انگاره های عمومی فارابی و لوازم آن و همچنین بررسی مفهوم «نهاد» به مثابه واقعیتی اجتماعی، نسبت میان این دو مقوله را تبیین کنیم. طبق دیدگاه فارابی، نهادها همان انگاره های عمومی ای هستند که نیازهای طبیعی یا معقولات قدسی را توسط صورت های محسوس محاکات می کنند و آن ها را مقدمه ای برای رفتار قرار می دهند و به تبع آن، اعتباریاتی جدید را به وجود می آورند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.