تاثیر تلقیح ازتوباکتر و سودوموناس در کاهش اثرات تنش خشکی در Dactylis glomerata L.
یکی از دلایل عمده اختلال در رشد و نمو گیاهان وجود شرایط نامطلوب محیطی مانند خشکسالی است که منجربه بروز تنش در گیاهان شده و بقای آن ها را دچار مخاطره می سازد. این درحالی است که تحقیقات نوین بهره گیری از میکروارگانیسم های خاکزی به خصوص باکتری های محرک رشد گیاه را که در رشد گیاهان و همچنین چرخه عناصر غذایی درخاک دخالت دارند را به منظور کاهش آثار منفی تنش های محیطی توصیه می کند. تحقیق حاضر به منظور مطالعه تاثیر باکتری های محرک رشد گیاه بر جوانه زنی، رشد و جذب برخی عناصر غذایی در Dactylis glomerata L. در شرایط تنش خشکی انجام شد.
تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. فاکتور اول کاربرد کودهای زیستی در چهار سطح در نظر گرفته شد که عبارت بودند از: کنترل (C، هیچ کود زیستی در این تیمار استفاده نشد)، A=Azotobacter vinelandii، P= Pantoea agglomerans+Pseudomonas putida و A+P (کاربرد ترکیبی ازتوباکتر و سودوموناس). فاکتور دوم تنش خشکی بود که در سه سطح در نظر گرفته شد و شامل FC (ظرفیت زراعی)، 4/0 ظرفیت زراعی (FC4/0) و 7/0 ظرفیت زراعی (FC7/0) بود. برای تلقیح کودهای زیستی (به صورت پودر) مقدار نیم گرم از هر کود خالص در نیم لیتر آب حل شد و بذرها با محلول آغشته گردید. برای اعمال تنش های خشکی ابتدا ظرفیت زراعی خاک با استفاده از روش وزنی تعیین شد. سپس براساس عدد پایه محاسبه شده برای ظرفیت زراعی مقدار آب لازم برای اعمال تنش های خشکی محاسبه شد. برای محاسبه درصد و سرعت جوانه زنی، شمارش نهال ها به صورت روزانه انجام شد. گونه های گیاهی بعد از90 روز برداشت شدند. طول ساقه و ریشه، وزن خشک زیست توده گیاهی و مقدار جذب نیتروژن، فسفر، پتاسیم، روی، آهن، منگنز توسط گیاه اندازه گیری گردید. مورد تجزیه واریانس چندطرفه با استفاده از نرم افزار SPSS قرار گرفتند. برای مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن (سطح 5 درصد) استفاده شد.
نتایج نشان داد که بیش ترین و کم ترین جوانه زنی به ترتیب، مربوط به تیمار Aدر سطح FC7/0و تیمار کنترل در FC7/0بود. تیمار A+P در مقایسه با کاربرد جداگانه کودهای زیستی تاثیر کمتری در کاهش تنش خشکی بر جوانه زنی گیاه داشت. حداکثر طول ساقه و ریشه و وزن خشک گیاه مربوط به تیمار ازتوباکتر در تنش 4/0 بود. درحالی که تیمار P در تنش 4/0 کم ترین طول ریشه و ساقه و وزن خشک گیاه را داشت. حداکثر جذب پتاسیم توسط گیاه در تیمار A در شرایط FC و بیشترین مقدار آهن و روی در کاربرد سودوموناس در تنش 7/0 اندازه گیری شد. تیمار A+Pدر تنش 4/0 کمترین جذب آهن، روی و منگنز را نشان دادند. نتایج نشان داد کاربرد ازتوباکتر در مقایسه با سودوموناس در کاهش تنش خشکی در گیاه موثرتر است. همچنین استفاده جداگانه از کودهای زیستی مورد مطالعه در مقایسه با تیمارهای ترکیبی تاثیر بیشتری در کاهش اثرات تنش خشکی بر گیاه داشت.
به طور کلی بروز تنش خشکی، رشد D. glomerata L.را بهطور قابل ملاحظهای کاهش داد. کاربرد باکتریهای محرک رشد با کاهش اثرات منفی تنش خشکی باعث بهبود رشد گیاه در شرایط تنش خشکی شدند. ازتوباکتر باعث افزایش جوانهزنی، وزن خشک گیاه، افزایش طول ریشه و ساقه گیاه شد. باکتری سودوموناس نیز باعث کاهش تاثیر تنش خشکی بر رشد گیاه شد، هرچند که در مقایسه با ازتوباکتر تاثیر سودوموناس در کاهش اثرات تنش خشکی بر رشد گیاه کمتر بود. لذا باتوجه به این نتایج به منظور بهبود رشد و عملکرد گیاه در شرایط خشکی تلقیح بذر این گیاه با ازتوباکتر توصیه می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.