پیامدهای مسئله جانشینی پادشاه در زمان حکومت صفویه
مسیله جانشینی پادشاه در تاریخ ایران، یکی از موضوعات مهم به شمار می رود که در همه امور، از جمله امور سیاسی،اجتماعی و اقتصادی تاثیرگذار می باشد، و شاید بتوان آن را یکی از مولفه های شناخت ثبات سیاسی یک حکومت برشمرد. در دوران حکومت صفویه مسیله جانشینی پادشاه پیامدهایی مختلفی را در بر داشت که در حاکمیت دولت صفوی و جایگاه و منزلت شخص شاه تاثیرگذار بود و سرانجام موجب تضعیف دولت صفوی گردید. در این دوره نا کارآمدی سازوکارهای جانشینی و نبود قانون مشخص باعث شد تا نیروهای مختلف از جمله نطامیان و زنان در فرآیند جانشینی دخیل شوند. این نیروها همگی در تلاش برای تاثیرگذاری بر انتخاب شاه و جهت دادن به آن در مسیر منافع خویش بودند. شاهزادگان صفوی پس از شاه عباس اول چون بیشتر عمر خود را در حرم شاهی سپری کرده بودند و از سیاست ملک داری آگاهی نداشتند، به راحتی تحت تاثیر این جریان ها قرار می گرفتند و بر اساس منویات آنها رفتار می کردند. در این پژوهش تلاش می شود تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که کانون های قدرت در هرم حاکمیت دولت صفوی چگونه باعث اختلاف در مسیله جانشینی پادشاه شدند و این مسیله چه پیامدهایی در پی داشت؟ بر اساس یافته های پژوهش آشفتگی اوضاع داخلی، هجوم همسایگان به مرزها و تنزل جایگاه پادشاه بعنوان مرشد کامل از مهمترین پیامدهای بحران در مسیله جانشینی پادشاه بود.
جانشینی پادشاه ، صفویه ، قدرت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.