تحلیلی گفتمانی بر گفتمان نهضت آزادی ایران (سلطنت مشروطه) در آستانه انقلاب اسلامی ایران
پرواضح است مطالعه و بررسی مسایل و ماهیت روابط بین الملل و سیاست خارجی کشورها همواره مورد توجه صاحب نظران و متفکران حوزه علوم سیاسی و سیاست بین الملل بوده است. از این روی متفکرین و اندیشمندان این عرصه از منظر نظریه های مختلفی سعی در فهم سیاست خارجی کشورها داشته اند. درک و فهم سیاست خارجی ایران نیز از این موضوع مستثنی نبوده است. این موضوع بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 اهمیتی دوچندان یافت. چراکه تغییراتی بنیادین و بازتعریفی کلان در عرصه های هویت ملی و بین المللی به دنبال داشت. این تغییرات هویتی کلان و گسترده ملی و بین المللی که تحت زعامت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران؛ امام خمینی (ره) صورت گرفت، بیش از هر چیز متاثر از مبانی فکری و فقه سیاسی ایشان بود و با توجه به این که بخش اعظمی از روابط بین المللی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با آرمان های اسلامی و مفاهیم مکتبی آمیخته شده است، فهم مبانی فقه سیاسی امام خمینی (ره) به منزله رهبر و ایدیولوگ این حکومت، که مبانی نظری و اصول خاصی را برای سیاست خارجی آن ارایه می نمایند، بسیار ضروری می نماید. لذا نظر به اهمیت موضوع، نگارنده بر آن شد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که در چارچوب نظریات سازه انگاری، مبانی فقه سیاسی امام خمینی (ره) در تدوین روابط بین المللی و سیاست خارجی ایران از چه جایگاهی برخوردار است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه بدین شکل صورت بندی می گردد که در چارچوب نظریات سازه انگاری، فقه سیاسی امام خمینی(ره) به عنوان یک عامل بسیار مهم و کلیدی در تدوین مبانی هویتی و بازتعریف روابط بین المللی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش داشته است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از روشی توصیفی- تحلیلی و تبیینی موضوع مذکور را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. همچنین ضروری می نماید متذکر شد که روش مورد استفاده در گردآوری اطلاعات نیز با روش کتابخانه ای و اینترنتی صورت گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.