مقایسه ی اثربخشی آموزش حافظه ی کاری با آموزش حافظهی رقابتی بر علائم روانشناختی و عملکردهای شناختی افراد مبتلا به افسردگی اساسی
هدف این مطالعه مقایسه ی اثربخشی آموزش حافظهی کاری با آموزش حافظهی رقابتی بر علایم روانشناختی و عملکردهای شناختی مبتلایان به افسردگی اساسی بود.
مطالعه روی 60 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که به صورت تصادفی در سه گروه آموزش حافظهی رقابتی، آموزش حافظهی کاری و کنترل تقسیم شدند، به مدت 8 جلسه انجامشده است. ابزار سنجش شامل چهار تکلیف رایانهای: دووال انبک، فراخنای تقارن، فراخنای خواندن، حرف-عدد، سه پرسشنامه: سیاهه افسردگی بک، نشخوار ذهنی نولن هوکسما، عزتنفس روزنبرگ، و آزمون فراخنای ارقام حافظه بزرگسالان هوش وکسلر بود. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها:
در هر سه گروه، عملکرد در تمام متغیرها به جز نشخوار ذهنی در طول کارآزمایی در مقایسه با پیشآزمون افزایش داشت. آموزش حافظه ی کاری نتوانست منجر به بهبودی افسردگی و عزتنفس شود، اما منجر به بهبودی مولفه های جابه جایی، به روزرسانی و بازداری شد. آموزش حافظه ی رقابتی نتوانست منجر به بهبود کارکردهای شناختی افراد افسرده شود، اما منجر به بهبود افسردگی و عزت نفس شد. آموزش حافظه ی کاری به تنهایی نمی تواند بر افسردگی اساسی، عزت نفس و نشخوار ذهنی اثرگذار باشد؛ همچنین آموزش حافظه ی رقابتی به تنهایی نمیتواند بر نشخوار ذهنی و تمام کارکردهای شناختی در افراد افسرده موثر باشد. با توجه به حیطه ی اثرگذاری متفاوت این دو درمان و بر اساس اهداف درمانی مختلف، میتوان یکی از این دو درمان را انتخاب کرد و یا به صورت همزمان با یک درمان دیگر به کاربرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.