رابطه دوسویه تنظیم هیجان والدین و اجتماعی کردن هیجان فرزندان
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه دوسویه تنظیم هیجان والدین و اجتماعی کردن هیجان فرزندان بوده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران و پدران دارای فرزند 6 تا 10 سال شهر تهران بود که فرزندان آنها در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. از جامعه ذکر شده، 120زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو پرسشنامه سازگاری با هیجانهای منفی کودکان فابز و همکاران (1990) و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با روش همبستگی پیرسون و تحلیل اثرات عامل- شریک و با استفاده از نرم افزار APIM تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که اثر عامل برای پیش بینی واکنشهای حمایتگر و غیرحمایتگر مادران به واکنشهای هیجانی فرزندان از طریق دشواری در تنظیم هیجان مادران از نظر آماری معنادار نبود (0/05<P). اثر عامل برای پیش بینی واکنشهای حمایتگر و غیرحمایتگر پدران به واکنشهای هیجانی فرزندان از طریق دشواری در تنظیم هیجان پدران از نظر آماری معنادار بود. به این معنا که دشواری در تنظیم هیجان پدر قادر به پیش بینی واکنشهای حمایتگر و غیرحمایتگر پدران به هیجانهای فرزندان شان است، اما اثر شریک دشواری در تنظیم هیجان پدر و مادر در پیش بینی واکنشهای حمایتگر و غیرحمایتگر پدران به هیجانهای فرزندان شان از نظر آماری معنادار نبود (0/05<P). در تبیین این نتایج می توان گفت که مهارتهای تنظیم هیجان در والدین تاثیراتی متفاوت بر واکنشهای حمایتگر و غیرحمایتگر آنها به هیجانهای فرزندان شان دارد و دشواری در تنظیم هیجان مادران تاثیری بر رابطه والد- فرزندی و نقش مادری آنها نمی گذارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.