روان درمانگری در ایران باستان و میان رودان (با تکیه بر متون کهن ایران و الواح میان رودان)
با پدیدارشدن جامعه شهری استرس و مشکلات روانی پیامد آن نیز پدیدار گشت. پیشینیان به طورکلی بیماری را نتیجه تعامل با عوامل بیرونی از قبیل خدایان، شیاطین و ارواح می پنداشتند. ایرانیان بیماری را آفریده اهریمن و میان رودانیان بیماری را ناشی از خشم خدایان بر شخص بیمار به دلایل مختلف می دانستند. این پژوهش سعی بر آن دارد تا دانش ایرانیان و میان رودانیان را نسبت به بیماری های مرتبط با روان نشان دهد و تلاش می کند به این پرسش ها پاسخ دهد که ایرانیان باستان و میان رودانیان تا چه حد از اهمیت روان و بیماری های مرتبط با آن آگاهی داشتند و چه اطلاعاتی از نحوه درمان این بیماریها از طریق متون کهن به دست ما رسیده است؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی در متون کهن ایرانی و الواح میان رودانی دیده می شود؟ با مطالعه متون ایرانی کهن مانند دینکرد و وندیداد و الواح میان رودانی متوجه می شویم که آنان بین تخصص تن پزشکی و روان درمانگری تفاوت قایل بودند. در متون ایرانی تا حدودی با مبحث روان درمانگری و جایگاه آن آشنا می شویم، ولی الواح میان رودانی جزییات بیشتری از بیماری های مرتبط با روان در اختیار ما قرار می دهند. باید اذعان داشت که هر دو گروه از بیماری های مرتبط با روان، به دلیل عدم آشنایی با عملکرد مغز، از اطلاعات کافی برخوردار نبودند و در نتیجه همواره به جادو و افسون برای درمان این بیماری ها متوسل می شدند. روان درمانگران در جامعه ایرانی و میان رودانی از جایگاه بالایی برخوردار بودند و جزء طبقه روحانیون محسوب می شدند.
آن ها در درمان بسیاری از بیماری ها با تن پزشکان همکاری می کردند. لازم به ذکر است که ماهیت این تحقیق تاریخی- توصیفی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای است.
روان درمانگر ، ایران باستان ، میان رودان ، دینکرد ، الواح
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.