نقدی شناختشناسانه بر داستان «پادشاه و وزیر یهودی» در مثنوی معنوی
بیان مسئله:
داستان «پادشاه و وزیر یهودی» در مثنوی معنوی در خوانش نخست، بیانگر روشی در سیاست صاحب منصبان برای تفرقه افکنی میان پیروان یک دین و آیین است. این داستان از دیدگاه معرفت شناختی و اندیشگانی نیز تصورات غلط و اشتباه های انسان را در استدلال به نمایش گذاشته است. مولانا در این داستان با نمایش طرح و نقشه وزیر برای نابودی دین مسیحیت، عملا نشان داده است که چگونه استدلال نادرست و نیز قضاوت و عمل مبتنی بر آن استدلال باعث فاجعه میشود.
در این جستار چگونگی استدلال و توجیه وزیر و پادشاه یهودی برای کار آنها به صورت توصیفی تحلیلی نقد و بررسی میشود تا نقصها و ایرادهای ساختار اندیشه آنان پدیدار شود.
دستاورد پژوهش بر این موضوع دلالت دارد که اشتباه پادشاه و وزیر یهودی منشا شناختی دارد و به تصورات نادرست آنها برمیگردد. آن دو با ذهنیت بنیادگرایانه دوقطبی، به موضوع (دین مسیحیت) اندیشیدهاند و برپایه همین ذهنیت به ارزشگذاری، قضاوت و سرانجام صدور حکم اقدام کردهاند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.