بررسی عشق سعدی براساس نظریه روان درمانگری اگزیستانسیال اروین یالوم
گسترش چشمگیر مدلها و شبکه های ارتباطی؛ همچنین تنوع نیازهای زیستی و فرهنگی باعث از بینرفتن مرزهای قراردادی رشته ها و علوم به ویژه علوم انسانی شده است. امروزه باتوجه به افزایش مشکلات روانی و بالارفتن آمار خودکشی، بشر نیازمند روشهایی است، تا با استفاده از آن بتواند گنجایش روانی افراد را بالاببرد. بنابراین برای کمک به نظریه سازی در رشته هایی چون رواندرمانی نیاز به بهره مندی از علومی نظیر ادبیات هستیم؛ زیرا رواندرمانی مبتنی بر ادبیات به علت وجود آموزه های تعلیمی، اخلاقی و دینی، میتواند خدمات شایستهای به روان درمانگری کند. سعدی متفکر بزرگی که بهخاطر بیان، حکمت اخلاقی و مشرب فلسفی خود شهرت جهانی پیداکرده است، در آثار خود به بیان ارتباط و معنای واقعی عشقورزی پرداخته است. در پژوهش حاضر با روش های توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعات میان رشته ای به بررسی عشق در افکار سعدی با رویکرد رواندرمانگری اگزیستانسیال یالوم پرداخته شده است. هدف اصلی پژوهش پاسخ به این سوال است که سعدی و یالوم چگونه به انسانها کمک میکنند، تا از طریق عشق و ارتباط با دیگری، با تنهایی اگزیستانسیال خود در زندگی کنار بیایند یا خود را از آن برهانند؟ یافته های پژوهش نشان میدهد، باوجود تفاوت فرهنگی و بعد زمانی-مکانی، هر دو اندیشمند با زبان و شیوهای تقریبا یکسان به بیان برقراری ارتباط با دیگری از طریق «عشق عاری از نیاز» پرداخته اند.
سعدی ، ارتباط ، عشق ، یالوم ، رواندرمانگری اگزیستانسیال
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.