اثربخشی آموزش شیوه های مثبت مدیریت خشم بر کنترل هیجانی و تعاملات بین فردی کودکان 5 تا 6 سال
کنترل خشم کودکان یکی از اصلی ترین دغدغه بیش تر والدین است و با توجه به اینکه رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان قابل شکل گیری و قابل مشاهده است و زمانی که این رفتارها شکل بگیرد و مورد توجه قرار نگیرد ممکن است دایمی شوند و در ابعاد مختلف زندگی فرد اثرگذارند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شیوه های مثبت مدیریت خشم بر کنترل هیجانی و تعاملات بین فردی کودکان 5 تا 6 سال شهر اصفهان انجام شد.
روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پرخاشگر 6تا5 ساله دارای پرونده در مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک شهر اصفهان در بازه زمانی تابستان 1399 بود. و به روش نمونه گیری هدفمند30 کودک مبتلا به پرخاشگری بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه15نفر ازمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه رفتار کودکان ایبرگ و پینکاس (1999)، پرسشنامه کنترل هیجان پاشیری طلایی و یزدخواستی (1397) و پرسشنامه ی تعامل بین فردی یزدخواستی و فرهادیه (1394) بود. که در مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه ها توسط والدین کودکان پاسخ داده شد. برای گروه آزمایش جلسات مداخله به مدت 12جلسه برگزار شددرحالی که گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده ها با استفاده ار روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و تحلیل کواریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 انجام شد.
نتایج نشان داد که شیوه های مثبت مدیریت خشم بر کنترل هیجانی (f=4 ,p<0.001) و تعاملات بین فردی در گروه (f=4 ,p<0.001) کودکان 5 تا 6 سال دارای پرخاشگری تاثیر معنا دار دارد. همچنین نتایج نشان داد که 0/81 درصد ار تعاملات بین فردی به تعاملات بین دو گروه مربوط است.
نتیجه گیری:
آموزش شیوه های مثبت مدیریت خشم اثرات قابل توجهی بر کنترل هیجانی و تعاملات بین فردی کودکان داشته بنابراین می توان نتیجه گرفت جهت کنترل هیجانی و تعاملات بین فردی کودکان از این آموزش بهره برد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.