تعیین اثربخشی آموزش هستی شناختی مبتنی بر نظریه گیدنز بر ازخودبیگانگی شغلی و فرسودگی شغلی در کارکنان مرد زندان
کارکنان زندان بهدلیل ارتباط با زندانیان و مجرمان با فشارها و تنشهای فراوانی مواجه هستند که این امر سبب افزایش ازخودبیگانگی شغلی و فرسودگی شغلی در آنان میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش هستیشناختی مبتنیبر نظریه گیدنز بر ازخودبیگانگی شغلی و فرسودگی شغلی در کارکنان مرد زندان انجام شد.
روشبررسی:
روش این مطالعه، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش را کارکنان مرد زندانهای استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1397 تشکیل دادند. نمونهها در این پژوهش سی نفر از کارکنان داوطلب واجد شرایط زندانها بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس بهروش تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمایش ده جلسه شصتدقیقهای بهصورت یک جلسه در هفته، آموزش هستیشناختی مبتنی بر نظریه گیدنز را دریافت کرد؛ اما برای گروه گواه آموزشی ارایه نشد. گروهها در مراحل پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه ازخودبیگانگی شغلی (بویری، 2001) و پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلچ و جکسون، 1981) پاسخ دادند. دادهها با آزمونهای خیدو، تی مقایسه میانگینهای دو گروه مستقل و تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 23 در سطح معناداری 0٫05 تحلیل شدند.
یافتهها:
نتایج نشان داد، گروه آزمایش و گروه گواه پس از حذف اثر پیشآزمون، در مرحله پسآزمون از نظر متغیرهای ازخودبیگانگی شغلی و فرسودگی شغلی تفاوت معناداری داشتند (0٫001>p). باتوجه به اندازه اثر، 87درصد از تغییرات ازخودبیگانگی شغلی و 89درصد از تغییرات فرسودگی شغلی نتیجه آموزش هستیشناختی بود.
نتیجهگیری:
براساس نتایج این پژوهش، آموزش هستیشناختی مبتنیبر نظریه گیدنز نقش موثری در کاهش ازخودبیگانگی شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان مرد زندان دارد؛ بنابراین، مشاوران و روانشناسان زندانها میتوانند از روش آموزش هستیشناختی برای بهبود ویژگیهای شغلی کارکنان مرد زندان استفاده کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.