تحلیل عناصر زبان عامه در قصه های مجید
قصههای مجید مهمترین اثر هوشنگ مرادیکرمانی است که در ایران و جهان پرآوازه گشته است. این کتاب 39 قصه دارد و به زبانی عامیانه و با نثری آمیخته از تعابیر و کنایات مردمی نوشته شده است. افزونبر جذابیتهای داستانی قصههای مجید، زبان و بیان آن هم, مخاطب کودک و نوجوان را خشنود و مسرور میسازد. نگارندگان باتوجهبه این پرسش که مرادیکرمانی چه نوع نثری را برای مخاطب کودک و نوجوان خود برگزیده، قصههای مجید را بررسی کردهاند. این پژوهش که با روش توصیفیتحلیلی انجام شده است، نشان داد که زبان قصهها همانند اصل قصهها، ساده، عامیانه، خوشآهنگ، برخوردار از بلاغتی طبیعی و سرشار از فرهنگ مردمی است. نویسنده بهخوبی از ظرفیتهای زبان عامیانه، بهویژه «کنایه» بهره برده است. در عبارات و جملههای کتاب، عناصر موسیقیساز به کار رفته؛ از جمله تکرار که در نامآواها و اتباع و تعبیرات عامیانه دیده میشود و نویسنده از آن برای ایجاد موسیقی نثر، لحن و ریتم مناسب قصه استفاده کرده است. در قصههای مجید، جملههایی وصفی دیده میشود که بهدلیل داشتن معنای نزدیک و دور، میتوان آنها را توصیف کنایهای نامید. در این مقاله فواید بلاغی استفاده از کنایه و نیز ویژگی تشبیه در قصههای مجید بررسی شده است.
تشبیه ، تکرار ، ریتم ، قصه های مجید ، کنایه ، لحن ، موسیقی نثر ، هوشنگ مرادی کرمانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.